لیست اخبار صفحه :2
محرم ۱۴۰۴: حقیقتِ عاشورا، راهی برای امروز Muharram 1404: The Truth of Ashura, A Path for Today
سوگِ عاشقانه نجوای کربلا در دل زمان A Passionate Mourning: Karbala’s Whisper Through Time

محرم ۱۴۰۴: حقیقتِ عاشورا، راهی برای امروز Muharram 1404: The Truth of Ashura, A Path for Today

این شعر حماسی–عرفانی، با زبانی مستقیم و موسیقایی، به بازخوانی رویداد کربلا در قالب تقابل دو جبهه‌ی روشنایی و تاریکی می‌پردازد. در محور مضمون، محرم ماه بیداری و دفاع از مظلومان است؛ جبهه‌ی حسین (ع) را نماد نور، وفاداری، صداقت و نجابت می‌داند و سوی مقابل را جلوه‌ای از خباثت، تزویر و دنیاطلبی. شاعر با بهره‌گیری از تصاویری چون «صف کشیدن»، «آتش»، «شبِ تیره»، و «هل من ناصر» حس مسئولیت جمعی و بیدارباش تاریخی را به مخاطب منتقل می‌کند. پیام نهایی شعر، دعوت به یاری همیشگی راه حق و شنیدن ندای عاشورا در قلب هر انسان است. این شعر در قالب مثنوی سنتی سروده شده و نمونه‌ای فاخر از ادبیات مقاومت شیعی محسوب می‌شود. This epic-mystical poem revisits the tragedy of Karbala as a confrontation between the forces of light and darkness. Muharram is portrayed as a month of awakening and defense of the oppressed. Imam Hussain’s side is depicted as a symbol of truth, loyalty, and spiritual purity, while his enemies are shown as embodiments of deceit and greed. Through powerful imagery—lines of battle, fire, and the call “Is

کبوترهای جان نگاهی عاشقانه به پرواز دل در حرم رضا The Doves of the Soul
نجوای کبوتران دل در میان باران و آسمان The Whisper of Doves Amidst Rain and Sky

کبوترهای جان نگاهی عاشقانه به پرواز دل در حرم رضا The Doves of the Soul

در این شعر عرفانی، شاعر با شنیدن صدای کبوتران به تماشای پیوند میان زمین و آسمان می‌نشیند. باران چون گوهر بر چهره‌اش می‌بارد و جانش را تازه می‌کند. کبوتران بی‌پر، همچون عاشقانی بی‌قرار، در پی روزی و معنا پرواز می‌کنند. نگاه شاعر، حیرت از این دلبستگی بی‌خیال زندگی را نشان می‌دهد؛ عشقی پاک که در دل کبوتران موج می‌زند. سرانجام، در حرم مطهر امام رضا، کبوتران جان نمادی از عاشقان حقیقی می‌شوند که در حریم محبت آن امام مهربان به آرامش می‌رسند. شعر با زبانی روان و تصویری سرشار از لطافت، پیوندی عمیق میان عشق زمینی و معنویت آسمانی ترسیم می‌کند. In this mystical poem, the poet, hearing the doves, contemplates the union of earth and sky. The rain, like pearls, falls on his face, refreshing his soul. Wingless doves, like restless lovers, fly in search of sustenance and meaning. The poet marvels at their carefree attachment to life, seeing pure love pulsating in their hearts. Ultimately, in Imam Reza’s holy shrine, these doves become symbols of true lovers who find peace in the sanctuary of the compassionate Imam.

ای علی جان | O Ali Jan سروده دکتر حجت‌اله سلیمانی (شاپور) A Poem by Dr. Hojatollah Soleimani (Shapur)
نور ولایت در دل‌های ما The Light of Wilaya in Our Hearts

ای علی جان | O Ali Jan سروده دکتر حجت‌اله سلیمانی (شاپور) A Poem by Dr. Hojatollah Soleimani (Shapur)

شعر «ای علی جان» تجلی عشق و ارادت شاعر به امام علی (ع) است، که او را مظهر عدالت، محبت و انسان کامل می‌داند. زبان ساده و تکرار عبارت «ای علی جان» احساس نزدیکی و احترام عمیق را منتقل می‌کند. تصاویر شاعرانه مانند «ماه و خورشید جهان‌افروز» و «نور در نگاهت» نمایانگر نقش هدایتگری و نورانیت امام علی (ع) هستند. این اثر، ولایت را فراتر از مفهوم سیاسی به عنوان یک حقیقت عرفانی و پیوند محبت و انسانیت به تصویر می‌کشد. The poem "O Ali Jan" reflects the poet’s deep love and reverence for Imam Ali (AS), portraying him as the embodiment of justice, love, and the perfect human. The simple language and repeated phrase “O Ali Jan” create a heartfelt connection. Poetic images like “the moon and sun illuminating the world” and “light in your gaze” symbolize Imam Ali’s guidance and spiritual radiance. The poem presents Wilaya beyond political meaning, as a mystical truth rooted in love and humanity.

عید غدیر خُم تجلی ولایت و کمال دین Eid al-Ghadir Khumm Manifestation of Guardianship and Completion of Faith
جشن نور و ولایت در بزرگ‌ترین عید شیعیان The Festival of Light and Guardianship in the Greatest Shia Eid

عید غدیر خُم تجلی ولایت و کمال دین Eid al-Ghadir Khumm Manifestation of Guardianship and Completion of Faith

شعر «عید غدیر خُم» جلوه‌ای است از بزرگداشت روزی مقدس در فرهنگ شیعی، روزی که پیامبر اسلام (ص) ولایت امام علی (ع) را به عنوان وصیخود اعلام کرد. شاعر ، اهمیت این عید را به عنوان نقطه کمال دین اسلام و نمادی از نور هدایت و صداقت بیان می‌کند. فضای شعری سرشار از شور و احترام به علی (ع) و یادآوری آیات قرآنی مرتبط با غدیر است که نشان‌دهنده عمق ایمان و تعلق خاطر شاعر به این واقعه مهم است. شعر «عید غدیرخم» به 10 زبان انگلیسی، عربی، فرانسوی، آلمانی، روسی، ترکی استانبولی، اسپانیایی، اندونزیایی ، چینی و هندی ترجمه شده است. و مقاله تحلیلی آن به دو زبان در دسترس است. “Eid al-Ghadir Khumm” is a poetic tribute to a sacred day in Shia tradition, marking the Prophet Muhammad’s appointment of Imam Ali as his rightful successor. Through exalted and reverent language, the poem highlights the festival as the culmination of Islamic faith and a beacon of guidance and truth. The verses reflect deep devotion and recall Quranic revelations, emphasizing the spiritual significance of this historic event. in 10 languages.

گسسته پرواز دل در آسمان خاطره‌ها Severed A Soul’s Flight Through the Sky of Memories
مرثیه‌ای برای دل‌هایی که در خاطره‌ها جا مانده‌اند A lament for hearts

گسسته پرواز دل در آسمان خاطره‌ها Severed A Soul’s Flight Through the Sky of Memories

شعر «گسسته» روایتی‌ست از دلی تنها و خسته که در کوچه‌های خاطره، به‌دنبال ردّی از گذشته می‌گردد. شاعر با نگاهی حسرت‌بار به کودکی و روزهای سپری‌شده، تصویری از جدایی و اندوه می‌آفریند. صدای غم، درهای بسته، کبوتر رهایی و آسمان، نمادهایی از آرزوی وصال و رهایی‌اند. این شعر، نوایی‌ست از دل شکسته‌ای که هنوز به آسمان امید می‌نگرد. این شعر به شش زبان ترجمه شده و مقاله تحلیلی آن به دو زبان در دسترس است. “Severed” is a lyrical reflection on loneliness and longing, as the poet wanders through the alleys of memory. With echoes of childhood and lost times, the poem paints a sorrowful image of separation. Symbols like a closed door, a mourning sound, and a dove rising to the sky evoke the soul’s yearning for release. It is a tender voice of a broken heart still gazing upward in hope. This poem has been translated into six languages, and an analytical article is available in both Persian and English.

سرگشته؛ زمستانی در دل بهار Sargashteh: A Winter Within the Heart of Spring
درنگی در سرمای درون در آستانه بهار Reflecting Inner Coldness on the Verge of Spring

سرگشته؛ زمستانی در دل بهار Sargashteh: A Winter Within the Heart of Spring

شعر «سرگشته» تصویری از حیرت و دودلی روح در دل فصل بهار است. در حالی که طبیعت به شکوفایی رسیده، دلِ شاعر هنوز در سرمایی درونی سرگردان است. این تضاد میان بیرون و درون، بیانگر ناپایداری احساسات انسان در مواجهه با تصمیم‌های مهم زندگی است. زبان شعر ساده و کلاسیک است و با تصویرهایی از «سرما»، «بهار» و «دوگانگی» مخاطب را به تأمل درونی می‌برد. پیام نهایی، پذیرش واقعیت‌های متغیر درونی در برابر ظواهر فریبنده بیرونی است. این شعر به ده زبان زنده دنیا ترجمه شده و مقاله تحلیلی دوزبانه آن در مجله ندای ایثار منتشر شده است. Sargashteh reflects a soul’s confusion and hesitation, lost in the inner coldness even as spring blossoms outside. The poem contrasts external renewal with internal unrest, portraying emotional ambiguity in times of choice. Using classical language and nature imagery, it invites reflection on life’s inner contradictions. This poem is translated into 10 languages, with a bilingual analytical article available in Nedaye Isar magazine.

قدردان: قدردانی از نعمت جان سرمایه‌ای فراتر از ثروت  Gratitude for Life’s Gift  A Wealth Beyond Riches
دعوتی صمیمانه به پاسداشت جان و نعمت‌های بی‌بدیل زندگی A heartfelt call to cherish life and its priceless blessings

قدردان: قدردانی از نعمت جان سرمایه‌ای فراتر از ثروت Gratitude for Life’s Gift A Wealth Beyond Riches

این شعر، دعوتی صمیمانه به جوانان برای قدرشناسی از نعمت جان و سلامت است. شاعر با زبانی ساده و صمیمی، برتری ارزش جان را بر ثروت یادآور می‌شود و به اهمیت تغذیه سالم، توجه به درمان و ارتباط با خداوند اشاره می‌کند. اثری آموزشی، معنوی و امیدبخش که با نگاهی مهربانانه به زندگی می‌نگرد. این شعر به شش زبان ترجمه شده و مقاله تحلیلی آن نیز به دو زبان فارسی و انگلیسی در دسترس است. This heartfelt poem gently invites youth to value their health and soul above material wealth. With warm, simple language, the poet emphasizes the importance of a healthy lifestyle, timely treatment, and a spiritual connection with God. It is an uplifting, instructive piece filled with kindness and wisdom. The poem is available in six languages, accompanied by a bilingual (Persian-English) analytical article.

خانه بارانی، دل بهاری (Rainy Heart ) شعر عرفانی برای دل‌های روشن
در ستایش تطهیر دل و میزبانی خداوند

خانه بارانی، دل بهاری (Rainy Heart ) شعر عرفانی برای دل‌های روشن

شعر «خانه بارانی» اثری نمادین و عرفانی از دکتر حجت‌اله سلیمانی (شاپور) است که در بزرگداشت عطار نیشابوری سروده شده و با زبانی ساده اما عمیق، به مفاهیم سلوک درونی، تهی شدن از خویش و آمادگی برای تجلی نور الهی می‌پردازد. خانه بارانی در این شعر نماد قلبی است که با اشک و نیاز بارور شده و آماده دریافت عنایت الهی است. شاعر با دعوت به تطهیر دل، زدودن خودخواهی و فروتنی در برابر معشوق، خواننده را به تأمل در ساحت وجودی خود می‌کشاند. تصاویر شاعرانه‌ای چون «نان دادن به دل» و «جارو زدن خانه جان» نشان‌دهنده رویکرد عملی به سلوک معنوی هستند. مخاطب اصلی شعر، خودِ شاعر است که در پایان، با خطاب مستقیم به «شاپور»، آینه‌ای از بیداری درونی ارائه می‌شود. این شعر در قالبی نو، پیوندی زنده میان حکمت عرفانی عطار و زبان امروزین برقرار می‌کند و ارزش آن در احیای مفاهیم عمیق عرفان ایرانی در قالبی ساده، لطیف و تأثیرگذار است.

زندگی، شورشِ باران و پنجره (Life)
تجلی هنر الهی در تجربه زیستن

زندگی، شورشِ باران و پنجره (Life)

شعر «زندگی» اثری تأمل‌برانگیز و روح‌نواز است که به ژرف‌ترین ابعاد حیات انسانی و تجربه‌ی زیستن می‌پردازد. شاعر با نگاهی عاطفی و عرفانی، زندگی را نه صرفاً در جریان زمان، بلکه در حس جاری گل، در باران و پنجره، در دل‌باختگی و ساختن، و در شورش‌های ناگهانی معنا می‌بخشد. او از عناصر طبیعت همچون «گل»، «باران» و «درخت» بهره می‌گیرد تا نشان دهد زندگی چیزی فراتر از زیستن روزمره است؛ نوعی پیوند حسی با هستی و آفرینش. در این میان، مفهوم دل‌سوختگی، غم‌زدایی، خاطره‌سازی و آشنایی با طبیعت، همگی در راستای برجسته کردن معنای لطیف و هنری زندگی نقش ایفا می‌کنند. در پایان، با جمله‌ی درخشان «زندگی یک هنر است و هنرمند خداست!» شاعر اوج معنا را در پیوند میان خالق و خلقت ترسیم می‌کند. این شعر با زبان ساده اما عمیق، بینشی معنوی و زیباشناختی به خواننده می‌بخشد و در زمره‌ی آثار ژرف‌نگر معاصر قرار می‌گیرد.

باغ افسون؛ تجلی زیبایی و تردید در آینه جان  Enchanted Garden
سفر به ژرفای دل، میان خیال باغ و حقیقت درون

باغ افسون؛ تجلی زیبایی و تردید در آینه جان Enchanted Garden

شعر «باغ افسون» سفری است درونی به باغ‌های پنهان جان، که در آن شاعر میان رؤیا و واقعیت، میان باغ و سراب، نوسان می‌کند. او «باغ دل» را «سراب» می‌نامد و این تعبیر paradoxical را دستمایه تأملی فلسفی-عرفانی قرار می‌دهد: آیا باغ، حقیقتی بیرونی است یا انعکاسی از وهمی درون؟ این تردید، نشانه‌ی بیداری روحی و دغدغه‌ی معنوی شاعر است. در ادامه، باغ درونی با رنگی از سرسبزی و شکوفایی توصیف می‌شود که با مفاهیم شادی، میوه‌های شیرین، و شکوفه‌های امید همراه است. در بیت پایانی، مخاطب محبوب شاعر به عنوان «باغ من» و «باغ پربار» ظاهر می‌شود؛ تمثیلی از معشوق الهی، یا ذات انسانی روشن. شعر در قالبی غنایی با زبانی ساده اما تصویرآفرین سروده شده است. مضمون عرفانی این شعر، به ویژه با رویکرد مولانا در «مثنوی» و حافظ در «غزل‌های عاشقانه‌ی سلوکی» هم‌داستان است. «باغ افسون» پیامی امیدبخش دارد: حقیقت در دل ماست، اگر چشمی برای دیدن داشته باشیم.

متن مورد نظر خود را جستجو کنید
متن مورد نظر خود را جستجو کنید
تنظیمات پس زمینه