آباد می روم
آباد می روم
![](/uploads/357/2024/Jul/22/آباد.png)
آباد می روم، آزاد می روم بر بیکرانه من دلشاد می روم
آباد می روم
آباد می روم، آزاد می روم بر بیکرانه من دلشاد می روم
هر جا که دل بگوید می روم به سر همواره در رهم دنبال دل روم
کان ره ز خلوتی از دل گذر کند دل رام او شود تا شب سحر کنم
برماه و اختران من پای می نهم با فکر او شود آرام این دلم
هر دم به هر زمان دل را کنم روان لبخند می زند هر دم به گلشن ام
آزاد می شوم از هر زمان مکان پس راه می روم در آسمان جم
شاپور بسپرش این دل بر او به جان با دل ستان خود با جان و سر روم
دکتر حجت اله سلیمانی شاپور
26 تیر 1403
ارسال نظر