راز

راز

بس غریب است این زمان، دلفریب است این مکان

دست هایت را بشوی از مکان و از زمان

بی نهایت را ببین، آن همه بالندگی

از کران تا بی کران، از زمین تا آسمان

آن شکوه بی خیال در دلت چون کهکشان

باغ سرشار خدا، بی نهایت ها در آن

آشکارا می برد این سراپرده ترا

دل به دنیای دگر، دلفریب است این جهان

آن بلند اسرارها، در دل شب ها فزون

راز هستی در جهان، راز پیدا و نهان

دست هشداری ز دل ، می خورد بر شانه ات

رازها در خامشی می شود ناگه عیان

رازهای زندگی، راز این پایندگی

رازهای مردگان، رازهای زندگان

پس جهان روح تو، نور باران می شود

در پس خاموشی ات، نور می نوشد روان

باغ گل های دلت با طراوت می شود

می درخشد همچو مه، در دل هفت آسمان

ای عزیز این را بدان، کو بزرگ است آن نهان

پس توکل کن به او، با تمام روح و جان

شعراز شاپور دکترحجت اله سلیمانی. 31 خرداد 1403 

Mystery

This time is so strange, this place is charming

Wash your hands of space and time

See infinity, all that growth

From the limit to the limitless, from the earth to the sky

That carefree glory in your heart like a galaxy

God's bountiful garden, infinite in it

Obviously, this cover will take you away

Heart to another world, this world is fascinating

Those long secrets, growing in the heart of the night

The secret of being in the world, the open and hidden secret

A warning hand from the heart hits your shoulder

Secrets are suddenly revealed in silence

The secrets of life, the secret of this permanence

Secrets of the dead, secrets of the living

So the world of your soul becomes the light of rain

Behind your silence, the light drinks soul

The flower garden of your heart will be refreshed

It shines like the moon, in the heart of the seven heavens

Dear one, know this, that He is great and hidden

So trust him with all your soul

Dr. Hojat Ollah Soleimani (Shapur) on 2024   June  20