بزرگداشت سعدی، شاعر حکمت و انسانیت | In Honor of Saadi, the Poet of Wisdom and Humanity
در سایهی حکمت سعدی: شعر جهانآفرین از شاپور

این شعر با الهام از حکمت جاودانه سعدی، نگاهی عارفانه به مفهوم آفرینش و نسبت انسان با خدای جهانآفرین دارد. شاپور با زبانی روان و تأثیرگذار، خواننده را به ترک وابستگیهای دنیوی و پرواز بهسوی حقیقت دعوت میکند. Inspired by the timeless wisdom of Saadi, this spiritual poem reflects on creation and the human connection with the divine Creator. In eloquent and heartfelt verses, Shapur invites readers to transcend worldly attachments and soar toward truth.
جهانآفرین | The Creator – A Saadi-Inspired Poem by Shapur
در سایهی حکمت سعدی
به مناسبت بزرگداشت سعدی شیرازی
شعر از شاپور (دکتر حجتاله سلیمانی)
عضو هیأت علمی و سردبیر مجله «ندای ایثار» دانشگاه علوم پزشکی تهران
https://nesar.tums.ac.ir
جهان آفرین
جهان ای برادر نماند به کَس
دل اندر جهانآفرین بند و بس (از گلستان سعدی)
که او بر تو باشد کفایت و بس
و به زان نباشد تو را هیچکس
زمین و زمان بر سر انگشت او
و جمله جهان باشد او را چو خَس
نَفَس را گرامی بدار ای جوان
که او بر تو باشد به هر یک نَفَس
مشو غافل از او به هر یک هوس
نباشد تو را آن هوس تیررس
جهانی نیرزد به یک دانه جو
که هر چیز باشد جز او، در عبث
به پرواز، آور دلت سوی او
و شاپور آزاد باش از قَفس
29/01/1404
معرفی اثر:
شعر «جهانآفرین» در بزرگداشت سعدی بزرگ سروده شده و تضمینی است بر یکی از ابیات حکیمانهی او ازگلستان. در این سروده، شاعر با نگاهی معاصر، اندرزهای الهیاتی و عرفانی سعدی را بازتاب داده و جوان امروز را به تکیه بر خالق و گسستن از زرقوبرق دنیا دعوت میکند. این شعر توسط دکتر حجتاله سلیمانی (شاپور)، شاعر و استاد دانشگاه، به نگارش درآمده است.
In the Shadow of Saadi's Wisdom
On the occasion of the commemoration of Saadi Shirazi
Poetry by Shapur (Dr. Hojat ollah Soleimani)
Faculty Member and Editor-in-Chief of "Neday-e Isar" Magazine, Tehran University of Medical Sciences
https://nesar.tums.ac.ir
The Creator of the World
O brother, the world does not remain for anyone
Tie your heart to the Creator, and that’s all. (from Saadi's Golestan)
For He is your sufficiency, and that’s enough,
And with Him, no one else can suffice for you.
The earth and time are at His fingertips,
And all of the world is like dust to Him.
Value your breath, O youth,
For each breath is a gift from Him to you.
Do not be heedless of Him for any fleeting desire,
Such desires shall not hit their mark.
The world is not worth a single grain of barley,
For anything besides Him is in vain.
Lift your heart toward Him,
And Shapur, be free from the cage.
À l'ombre de la sagesse de Saadi
À l'occasion de la commémoration de Saadi Shirazi
Poésie de Shapur (Dr. Hojatollah Soleimani)
Membre du corps professoral et rédacteur en chef du magazine "Neday-e Isar", Université des sciences médicales de Téhéran
https://nesar.tums.ac.ir
Le Créateur du Monde
Ô frère, le monde n'appartient à personne,
Attache ton cœur au Créateur, et c'est tout. (deGolestande Saadi)
Car Lui seul te suffit, et cela suffit,
Et avec Lui, personne d'autre ne peut te suffire.
La terre et le temps sont à ses doigts,
Et tout l'univers est comme de la poussière pour Lui.
Chéris ton souffle, ô jeune,
Car chaque souffle est un don de Lui pour toi.
Ne sois pas insouciant de Lui pour un désir fugace,
Ces désirs ne toucheront pas leur cible.
Le monde ne vaut pas un grain d'orge,
Car tout ce qui n'est pas Lui est vain.
Lève ton cœur vers Lui,
Et Shapur, sois libre de la cage.
В тени мудрости Саади
В честь празднования Саади Ширази
Поэзия от Шапура (Доктор Ходжатолла Сулеймани)
Член преподавательского состава и главный редактор журнала «Недай Эссар» Тегеранского медицинского университета
https://nesar.tums.ac.ir
Творец мира
О брат, мир не остается ни за кем,
Привяжи свое сердце к Творцу мира, и этого достаточно. (изГулестанСаади)
Ведь Он один достаточно для тебя, и этого достаточно,
И без Него никто не может быть достаточно для тебя.
Земля и время — на Его пальце,
А весь мир для Него, как пыль.
Цени свой дыхание, о юноша,
Ведь каждый вдох — это дар от Него для тебя.
Не будь беспечен из-за сиюминутного желания,
Те желания не попадут в цель.
Мир не стоит даже зерна ячменя,
Ведь все, что не Он, — тщетно.
Поднимай свое сердце к Нему,
И Шапур, будь свободен от клетки.
在萨迪的智慧阴影下
为纪念萨迪·希拉齐
诗歌由Shapur(霍贾托拉·苏莱曼尼博士)创作
德黑兰医科大学“伊萨尔之声”杂志的教员和主编
https://nesar.tums.ac.ir
世界的创造者
哦兄弟,世界属于谁都不长久,
将你的心与世界的创造者相系,这就足够了。(来自萨迪的《戈尔斯坦》)
因为他是你唯一的足够,只有他足够,
没有谁能替代他来满足你。
天地和时间都在他的指尖,
整个世界在他眼中如同尘土。
珍惜你的每一次呼吸,哦年轻人,
因为每一口气息都是他赐予你的礼物。
不要因一时的欲望而忽视他,
那些欲望无法命中目标。
这个世界不值一颗大麦粒,
因为除了他,一切都是徒劳。
把你的心朝向他飞翔,
Shapur,摆脱牢笼,获得自由。
فی ظل حکمة سعدی
بمناسبة إحیاء ذکرى سعدی الشیرازی
الشعر من شاپور (الدکتور حجت الله سلیمانی)
عضو هیئة التدریس ورئیس تحریر مجلة "نداء الإیثار" فی جامعة طهران للعلوم الطبیة
https://nesar.tums.ac.ir
خالق العالم
یا أخی، العالم لا یبقى لأحد،
اربط قلبک بخالق العالم، وهذا کافٍ. (منگلستان سعدی)
فهو وحده کافٍ لک، وهذا یکفی،
ومع الله، لا یوجد أحد آخر یمکنه أن یکون کافیًا لک.
الأرض والزمان فی إصبعه،
وجمیع الکون بالنسبة له کالغبار.
قدر أنفاسک، یا شاب،
لأن کل نفس هو هدیة منه إلیک.
لا تکن غافلًا عنه لأی رغبة عابرة،
فإن تلک الرغبات لا تصیب هدفها.
العالم لا یساوی حبة شعیر،
فکل شیء سوى هو، عبث.
ارفع قلبک نحو الله،
وکن حرًا من القفص، یا شاپور.
عنوان مقاله: در سایه حکمت سعدی؛ بازخوانی شعر "جهانآفرین" از دکتر حجتاله سلیمانی (شاپور)
نویسنده: نوید آگاه
چکیده
این مقاله تحلیلی به بررسی و بازخوانی شعر "جهانآفرین" از دکتر حجتاله سلیمانی (با تخلص شاپور) میپردازد که در بزرگداشت حکیم سخن، سعدی شیرازی، سروده شده است. در این شعر، شاپور با بهرهگیری از تضمین یکی از ابیات مشهور سعدی در گلستان، پیامی عرفانی، توحیدی و اخلاقمدارانه را در قالب زبانی روان و معنابخش بیان کرده است. مقاله ضمن تحلیل ساختار و محتوای شعر، به تأثیر سعدی در اندیشه و بیان شاپور میپردازد و آن را نمونهای از پیوند شعر کلاسیک با دغدغههای معنوی معاصر میداند.
کلیدواژهها: سعدی، شاپور، شعر تضمینی، عرفان، حکمت، گلستان، ادبیات معاصر
مقدمه
سعدی شیرازی، از بزرگترین حکیمان و شاعران ادب فارسی، همواره منبع الهام اندیشمندان و شاعران در طول تاریخ بوده است. آثار او، به ویژه گلستان و بوستان، سرشار از اندرزهای حکیمانه، مضامین اخلاقی، و نگاهی ژرف به ماهیت انسان و جهان هستند. در روزگار ما، همچنان این میراث زنده است و شاعران معاصر با بهرهگیری از حکمت سعدی، آثار تازه و معناداری خلق میکنند.
یکی از این شاعران، دکتر حجتاله سلیمانی است که با تخلص "شاپور" در فضای ادبی ایران معاصر شناخته میشود. او استاد دانشگاه، نویسنده و شاعر متعهدی است که در اشعارش دغدغههای انسان امروز، معنویت و پیوند با حقیقت را در آینه زبان فاخر فارسی بازتاب میدهد. شعر "جهانآفرین" که به مناسبت بزرگداشت سعدی سروده شده، نمونهای روشن از این رویکرد است.
تحلیل شعر "جهانآفرین"
شعر با تضمینی از یکی از ابیات گلستان سعدی آغاز میشود:
جهان ای برادر نماند به کس / دل اندر جهانآفرین بند و بس
این بیت، که بر طاق ایوان فریدون نگاشته شده، بنیان اندیشه شعر را میسازد؛ یعنی گذرا بودن دنیا و لزوم پیوند دل با آفریدگار. شاپور با رعایت وزن و فضای فکری سعدی، اشعاری سروده که به خوبی مضمون عرفانی و توحیدی را در زبان امروزین منتقل میکند:
که او بر تو باشد کفایت و بس / و به زان نباشد تو را هیچکس
زمین و زمان بر سر انگشت او / و جمله جهان باشد او را چو خس
تکرار "بس" در پایان مصراعها، علاوه بر ایجاد موسیقی معنوی، تأکید شاعر بر یگانگی و بسندگی ذات الهی را به رخ میکشد.
مضامین عرفانی چون پرواز دل، آزادگی از قفس تعلقات، و دعوت به تفکر در گذر زمان، سراسر شعر را احاطه کرده است:
به پرواز، آور دلت سوی او / و شاپور آزاد باش از قفس
این مصراع آخر با ذکر نام تخلص شاعر، پایانبندی شاعرانهای دارد که خواننده را با دعوتی لطیف به پرواز روحانی، از وابستگیها میرهاند.
سعدی و شاپور؛ پیوند دو زمان
شاپور، با بهرهگیری از قالب تضمین، نه تنها به سعدی ادای احترام میکند، بلکه اندیشه او را بازخوانی و روزآمد میکند. مضمون توحیدی، در شعر شاپور، رنگ اجتماعی نیز میگیرد و انسان معاصر را به بازگشت به خویشتن، پرهیز از هوسها، و پیوند دوباره با حقیقت دعوت میکند.
نتیجهگیری
شعر "جهانآفرین" نمونهای ارزشمند از پیوند ادبیات کلاسیک و معاصر است. در این شعر، حکمت سعدی با صدای شاپور دوباره طنین میاندازد و نشان میدهد که چگونه شاعر امروز میتواند با تکیه بر میراث ادبی گذشتگان، صدای تازه و تأثیرگذاری خلق کند.
منابع
- سعدی، مصلحالدین. گلستان سعدی. تصحیح محمدعلی فروغی، تهران: انتشارات زوار، چاپ بیست و ششم.
- سلیمانی، حجتاله (شاپور). شعر "جهانآفرین"، مجله ندای ایثار، دانشگاه علوم پزشکی تهران.
- زرینکوب، عبدالحسین. با کاروان حله. تهران: انتشارات سخن.
ستایش باد: رهایی از قفس دنیوی و پیوند با خالق
شعر زیبای دکتر حجتاله سلیمانی، با تخلص "شاپور"، در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۴۰۴، دعوتی است صمیمانه به رهایی از تعلقات دنیوی و پیوند با خالق هستی. این شعر در قالب نصیحتی برادرانه، مسیری را برای رسیدن به آرامش و معنای حقیقی زندگی ترسیم میکند.
"آفرین جهان ای برادر نماند به کس / دل اندر جهان آفرین بند و بَس"
شاعر ابتدا با اشاره به این حقیقت گذرا بودن جهان، ما را به این تفکر وا میدارد که دل به این دنیای فانی نبندیم. بلکه دلبستگی حقیقی را باید به خالق هستی معطوف کنیم. این بیت، لب کلام عرفان و فلسفه است؛ دوری از تعلقات دنیوی و تمرکز بر وجود ازلی و ابدی.
"که او بر تو باشد کفایت و بس / و به زان نباشد تو را هیچکس"
در این بیت، اطمینان و آرامشی عمیق نهفته است. شاعر تاکید میکند که خداوند برای ما کافی است و هیچکس از او برای ما بهتر و کارسازتر نیست. این ایمان و توکل به خداوند، میتواند در سختیها و ناملایمات زندگی، تکیهگاهی محکم برای ما باشد.
"زمین و زمان بر سر انگشت او / و کل جهان باشد او را چو خس"
این بیت، عظمت و قدرت بیانتهای خداوند را به تصویر میکشد. زمین و زمان و تمام جهان هستی در برابر قدرت او، مانند خسی بیارزش است. این درک از عظمت خداوند، تواضع و فروتنی را در ما برمیانگیزد.
"نَفَس را گرامی بدار ای سمن / که او بر تو باشد به هر یک نَفَس"
شاعر با نام بردن از "سمن"، که میتواند نمادی از لطافت و زیبایی باشد، به اهمیت هر نفس زندگی اشاره میکند. هر نفسی که میکشیم، هدیهای از جانب خداوند است و باید قدردان آن باشیم.
"مشو غافل از او به هر یک هوس / نباشد ترا آن هوس تیررس"
هوسها و آرزوهای زودگذر دنیوی، نباید ما را از یاد خداوند غافل کنند. شاعر هشدار میدهد که این هوسها، ما را به هدف نهایی خود نمیرسانند و تنها باعث گمراهی و سرگردانی میشوند.
"جهانی نیرزد به یک دانه جو / که هرچیز باشد جز او در عبث"
این بیت، ارزش واقعی زندگی را یادآوری میکند. تمام جهان در مقایسه با یاد و حضور خداوند، ارزشی ندارد. هر چیزی که ما را از او دور کند، بیهوده و بیمعناست.
"به پرواز ، آور دلت سوی او / و شاپور آزاد باش از قفس"
در بیت پایانی، شاعر با تخلص خود، "شاپور"، ما را به رهایی از قفس تعلقات دنیوی دعوت میکند. او از ما میخواهد که دلمان را به سوی خداوند پرواز دهیم و از این زندان مادی رها شویم.
این شعر، با زبانی ساده و دلنشین، مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی را به مخاطب منتقل میکند. دکتر سلیمانی، به عنوان یک عضو هیات علمی و سردبیر مجله ندای ایثار دانشگاه علوم پزشکی تهران، با این شعر نشان میدهد که علم و ایمان میتوانند در کنار هم، راهی روشن به سوی حقیقت و کمال باشند. این شعر، دعوتی است به تفکر، تعمق و رهایی از بندهای دنیوی و پیوند با خالق هستی، برای رسیدن به آرامش و معنای حقیقی زندگی.
An Analytical Essay on the Poem
Abstract: This article offers a thematic and stylistic analysis of the poem Jahān-Āfarīn (The Creator of the World) by Dr. Hojat-ollah Soleimani, known by his pen name Shapur, composed in homage to the timeless wisdom of Saadi Shirazi. The study explores intertextuality, metaphysical symbolism, and linguistic elegance within Shapur’s contemporary poetic framework. Keywords: Saadi Shirazi, Shapur, Persian poetry, mysticism, intertextuality, ethics in literature
Introduction: Saadi and the Legacy of Moral Persian Poetry Saadi Shirazi (1210–1291), the illustrious Persian poet and prose writer of the classical era, is best known for his works Bustan and Gulistan, which offer a profound reflection on morality, human behavior, and divine wisdom. His writings transcend temporal and spatial boundaries, echoing the universal truths of humility, justice, and spiritual devotion. Shapur (Dr. Hojat-ollah Soleimani) is a contemporary Iranian poet, scholar, and editor-in-chief of the medical-humanities journal Nedā-ye Isār at Tehran University of Medical Sciences. His poems resonate with spiritual depth, philosophical inquiry, and literary finesse.
Text of the Poem: Jahān-Āfarīn By Shapur (Dr. Hojat-ollah Soleimani) The Creator of the World O brother, the world remains with none, Place your heart in the Creator alone. (From Saadi's Gulistan) For He alone will suffice for you, No one else shall ever do. Time and earth turn on His command, The whole of the world is dust in His hand. Cherish your breath, O youthful heart, For in each breath, He plays His part. Be not deceived by each fleeting desire, Such cravings shall not take you higher. A worldly life is worth no more Than a grain of barley, maybe less in store. So fly your soul toward the Light, And Shapur, soar beyond the night.
Analysis: The poem begins by invoking a classical couplet from Saadi, grounding the work in Persian literary heritage. The idea of transience—"the world remains with none"—echoes Saadi's existential concern with impermanence and the necessity of placing one’s trust in the divine. Shapur extends this wisdom into a modern voice, encouraging ethical awareness, detachment from worldly vanity, and spiritual awakening. The metaphoric imagery—like "the world as dust," "cherish your breath," and "soar beyond the night"—further demonstrates the mystical tone. The closing verse, invoking the poet’s own name, elevates the idea of poetic liberation as a form of spiritual flight.
Conclusion: In Jahān-Āfarīn, Shapur revives the ethical aesthetics of Saadi with poetic grace. The work bridges classical Persian thought with modern reflections, offering a compelling meditation on faith, purpose, and freedom from illusion.
References: 1. Saadi Shirazi, Gulistan, ed. Mohammad Ali Foroughi, Tehran: Amir Kabir Publications. 2. Soleimani, Hojat-ollah (Shapur), Collected Poems, Tehran: Danesh-Shenas Publishing. 3. Lewisohn, Leonard. Beyond Faith and Reason: Classical Persian Sufi Poetry, I.B. Tauris, 2010.
For more, visit: https://nesar.tums.ac.ir
ارسال نظر