ندای مظلومیت و انتظار عدالت
بیا ای منتقم

این شعر با آمیزهای از مضامین عاشقانه، حماسی و اجتماعی آغاز میشود؛ از بیتابی در فراق و تصویر «شکنج موی معنبر» تا ورود به فضای ظلمتزده امروز جهان. شاعر با تصویرهایی چون «یلدای تکراری»، «نخلهای بیسر» و «عروسکهای پرپر»، هم رنج تاریخی را یادآور میشود و هم مظلومیت کودکان امروز غزه را. محور اصلی شعر، انتظار منجی و امید به ظهور است؛ جایی که شاعر «ای منتقم» و «ای سردار» را میخواند تا جهان از جور و ستم رهایی یابد. پیام نهایی شعر، پیوند میان رنج انسان امروز و آرزوی عدالت موعود است.
ندای انتظار
✨ به یاد مظلومیت و امید
✍️ شعری از دکتر حسین حمزئی
زاده نیشابور ـ رزمنده دفاع مقدس ـ پزشک رسمی دانشگاه علوم پزشکی تهران (شبکه ری) ـ شاعر و نویسنده فعال سیاسی، فرهنگی و اجتماعی
ز تاب طره مشکین،
ببین چه بیتابم!
گذر ز راه طلب،
به دیده من کن
صبای خوش نفسم، بیا کمی تندتر
از این سر شوریده پرغبار من، بگذر
شکنج موی معنبر،
دوای هر دردیست؛
بیا که روح غمزدهام،
فشرده درد است
در این تکرر یلدا،
ستاره یخ زده است!
چنار یخ زده و بیشهزار یخ زده است!
دگر خبری از باغبان و بلبل نیست!
نخلها بیسر و سرو روی خاکستر!
خبری از قمری و کبوتر نیست!
تو کز قبیله نوری،
ای سلاله خورشید؛
متحیرم!
چرا؟
چرا نمیآیی؟
به زیر بیرق صهیون جهان نفسگیر است
ز جور حرملهها جهان چه دلگیر است
بچه پرپر، عروسکها پرپر!
غنچه پرپر، جوانهها پرپر!
مادری داغدار بنشسته!
بر سر جنازهای بیسر!
بیا ای منتقم،
ای امید،
ای سردار،
بیا و جور و ستم،
از میان ما بردار؛
بر این دشت تکیده ببار ای باران
بر این جهل تنیده ببار ای قرآن
از شما دعوت میکنیم...
✍️ این شعر چه احساسی در شما زنده کرد؟
آیا شما هم تجربهای از انتظار و آرمان عدالت دارید؟
با ما در میان بگذارید؛
هر نظر شما چراغیست برای ادامه این راه…
ارسال نظر