یک شعر درباره ارتباط انسان با طبیعت و معنویت در فصل بهار A poem about the connection between humans, nature
نفسهای بهاری: تماشای زیبایی و معنویت در طبیعت Springtime Breaths: Observing Beauty and Spirituality in Nature

شعر "نفسهای بهاری" به زیبایی و معنویت طبیعت در فصل بهار پرداخته و ارتباط انسان با دنیای طبیعی و روحانی را از دریچه درختان و شکوفهها نشان میدهد. شاعر در این اثر به مفهوم وجودی و زیباییهای بیپایان طبیعت اشاره دارد و از زبان درختان و گلها، به بیان عمیقترین احساسات انسانی میپردازد. این شعر به پنج زبان ترجمه شده و مقاله تحلیلی آن نیز به دو زبان در مجله ندای ایثار در دسترس علاقهمندان است. The poem "Springtime Breaths" beautifully explores the beauty and spirituality of nature during the spring season. It highlights the connection between humans and the natural, spiritual world through the imagery of trees and blossoms. The poet reflects on existential themes and the endless beauty of nature, expressing deep human emotions through the language of trees and flowers. This poem has been translated into five languages, and its analytical article is also available in two languages in Neday-e Isar magazine for those interested.
نفسهای بهاری Springtime Breaths
نفسهای بهاری
Spring Breaths
أنفاسُ الربیع
پای خیس هر درختی در کنار رود جاری
The wet foot of every tree by the flowing stream
قدم الشجرة المبللة عند النهر الجاری
میبرد لذت زِ بودن در نفسهای بهاری
Enjoys the joy of being in the spring’s breath
یذوقُ لذةَ الوجودِ فی أنفاسِ الربیع
رنگ آرامش زند بر جان و روحش بیمهابا
It paints peace upon its soul and spirit without fear
یلونُ السلامُ روحَه ونفسَه بلا خوف
آن نگاه، آن شاخ و برگش، سوی خورشید جهانی
That gaze, those branches and leaves, toward the universal sun
تلک النظرة، تلک الأغصانُ والأوراقُ نحو شمسِ الوجود
او سراپا دلفریب است، این درختِ پرشکوفه
She is all charm—this blooming tree
إنها کلها فتنةٌ، تلک الشجرةُ المُزهرة
رازهایی دارد از دل، شاخ و برگِ هر درختی
Every tree’s branches and leaves hold hidden secrets
تحملُ الأغصانُ والأوراقُ أسراراً دفینة
شاخ و برگِ هر درختی، یک نشان از کردگارش
Each leaf and branch a sign of its Creator
کلُّ غصنٍ وورقةٍ دلیلٌ على خالقِها
سبز و زرد و ارغوانی، برگهای زندگانی
Green, yellow, and crimson—leaves of life’s story
خضراءُ وصفراءُ وأرجوانیةٌ، أوراقُ الحیاة
از طلوع باد و باران، از وزشهای طلایی
From the rise of wind and rain, from golden breezes
من شروقِ الریحِ والمطرِ، من النسائمِ الذهبیة
قصهها دارد درونِ هر درختِ سر به راهی
There are tales inside every well-behaved tree
تحملُ کلُّ شجرةٍ مستقیمةٍ حکایاتٍ فی جوفِها
میخورد نور و هوای صبحگاهی برگهایش
Its leaves drink the light and morning breeze
تشربُ أوراقُها نورَ الصباحِ وهواءَه
میشود لرزان به دل، هر دم درخشان شاخ و برگی
Its branches tremble brightly in the heart at every moment
ترتجفُ الأغصانُ مُضیئةً فی القلبِ کلَّ حین
سرد و گلگون میشود شاپور، هر دم گونههایش
Shapur's cheeks turn cold and rosy at each moment
تُصبحُ خدودُ شاپورَ باردةً ومُزهِرةً کلَّ لحظة
همچو گلهای بهاری، برشکفته بر درختی
Like spring blossoms blooming on a tree
کأزهارِ الربیعِ المتفتحةِ على غصنٍ من شجرة
دکتر حجتاله سلیمانی (شاپور)
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و سردبیر مجله ندای ایثار
https://nesar.tums.ac.ir
۱۸ فروردین ۱۴۰۴ –6 April 2025–6نیسان 2025
Dr. Hojat-ollah Soleimani (Shapur)
Faculty Member at Tehran University of Medical Sciences and Editor-in-Chief ofNeday-e IsarMagazine
https://nesar.tums.ac.ir
18 Farvardin 1404 – 6 April 2025 – 6 Nisan 2025
الدکتور حجة الله سلیمانی (شابور)
عضو هیئة التدریس فی جامعة طهران للعلوم الطبیة ورئیس تحریر مجلة "نداء الإیثار"
https://nesar.tums.ac.ir
١٨ فروردین ١٤٠٤ – ٦ أبریل ٢٠٢٥ – ٦ نیسان ٢٠٢٥
ouffles du Printemps
(Traduction française du poème «نفسهای بهاری» de Shapur)
Le pied mouillé de chaque arbre au bord du ruisseau courant
Goûte la joie d’exister dans les souffles du printemps
Une couleur de paix inonde son âme sans retenue
Ce regard, ces branches, tendus vers le soleil de l’univers
Elle est toute en charme, cet arbre en fleurs
Elle cache des secrets au cœur de chaque branche
Chaque feuille, chaque rameau, un signe de son Créateur
Verts, jaunes, pourpres : les feuilles de la vie
Des aurores de vent et de pluie, des brises dorées
Chaque arbre sage renferme des récits
Ses feuilles boivent la lumière et l’air du matin
Ses rameaux tremblent, brillants dans le cœur à chaque instant
Shapur a les joues froides et rosées à chaque souffle
Comme les fleurs de printemps écloses sur les branches
Dr Hojat-ollah Soleimani (Shapur)
Professeur à l’Université des Sciences Médicales de Téhéran
et Rédacteur en chef de la revueNeday-e Isar
https://nesar.tums.ac.ir
18 Farvardin 1404 – 6 avril 2025 – 6 نیسان 2025
Весенние дыхания
(Русский перевод стихотворения «نفسهای بهاری» Шапура)
Мокрые корни каждого дерева у бегущего ручья
Наслаждаются бытием в дыханиях весны
Цвет покоя льётся в душу и сердце без страха
Этот взгляд, эти ветви — к солнцу вселенной
Она вся — очарование, это цветущее дерево
Скрывает в себе тайны в каждой ветви и листе
Каждый лист, каждая ветка — знак своего Творца
Зелёные, жёлтые, пурпурные — листья жизни
Из восхода ветра и дождя, из золотых порывов
В каждом смиренном дереве — целые сказания
Листья впитывают утренний свет и воздух
Ветви дрожат и сияют в сердце каждое мгновение
Щёки Шапура становятся холодными и румяными вновь и вновь
Словно весенние цветы, распустившиеся на деревьях
Доктор Ходжатолла Солеймани (Шапур)
Профессор Тегеранского медицинского университета
и главный редактор журналаNeday-e Isar
https://nesar.tums.ac.ir
18 Фарвардина 1404 – 6 апреля 2025 – 6 نیسان 2025
春之呼吸
(Shapur的诗《نفسهای بهاری》中文翻译)
每棵树湿漉漉的脚边,在流动的溪水旁,
在春天的呼吸中,感受着存在的喜悦。
宁静的色彩毫无保留地洒满它的灵魂与心田,
那目光,那枝叶,仰望着世界的太阳。
她满身迷人,这棵盛开的树,
在每一枝每一叶中,都藏着心的秘密。
每一枝叶,都是造物主的标记,
绿色、黄色、紫红色——是生命的叶子。
从风与雨的晨曦中,从金色的微风中,
每一棵谦卑的树都承载着故事。
清晨的阳光和空气被叶子吸收,
枝叶在心中每刻颤动、闪光。
Shapur 的双颊时而寒冷时而红润,
如同盛开在树上的春花。
霍贾特欧拉·苏莱玛尼博士(Shapur)
德黑兰医科大学教授,Neday-e Isar杂志主编
https://nesar.tums.ac.ir
1404年法尔瓦丁月18日 – 2025年4月6日 – 2025年4月6日(نیسان)
شعر و جایگاه شاعر در فرهنگ و تمدن انسانی
چکیده:
شعر به عنوان هنری متعالی، همواره نقش مهمی در تبیین احساسات، بازتاب فرهنگ، و شکلدهی به هویت جوامع انسانی داشته است. شاعر، در مقام نگارنده روح بشر، نقشی فراتر از زبان دارد؛ او حقیقت را از ورای واژهها میبیند و به واسطه تخیل و احساس، جهان را بازآفرینی میکند. این مقاله با بررسی ویژگیهای ماهوی شعر، جایگاه تاریخی و فرهنگی شاعر را در بستر ادبیات فارسی و جهانی واکاوی میکند و بر اهمیت نقش اجتماعی، معنوی و فرهنگی شاعر در جوامع تأکید میورزد.
مقدمه:
شعر از نخستین ابزارهای انسان برای بیان اندیشه، احساس و تجربه زیسته بوده است. در بسیاری از تمدنها، شاعر چون پیامبر و فیلسوف، الهامبخش مردم بوده و توانسته است با زبان خیال و استعاره، واقعیت را دگرگون و تفسیر کند. از شاعران کلاسیک فارسی چون فردوسی، حافظ و مولوی گرفته تا شاعران معاصر مانند نیما، سهراب سپهری و فروغ، همگی در زمره اندیشمندانیاند که فراتر از زمان خود اندیشیدهاند. در این نوشتار، به تبیین جایگاه شاعر و کارکرد شعر در سطح فرهنگی، اجتماعی و انسانی پرداخته میشود.
بدنه اصلی:
۱. چیستی شعر:
شعر، آمیزهای از زبان، موسیقی، تصویر و معناست. برخلاف نثر، شعر با فرم و وزن و گاه با بیوزنی آزاد، حس را میآفریند و تجربهای زیباشناسانه برای مخاطب ایجاد میکند. شاعری، نه صرفاً یک مهارت زبانی، بلکه یک جوشش درونی و دریافت شهودی از جهان است.
۲. جایگاه شاعر در تاریخ فرهنگ ایران:
در ادبیات فارسی، شاعر همواره منزلتی بلند داشته است. فردوسی زبان پارسی را احیا کرد، حافظ زبان عشق را به عرفان پیوند زد و مولوی حکمت را در قالب شعر عرضه کرد. در فرهنگ ایرانی، شاعر آموزگار دل است، کسی که با نیروی کلام، جانها را متحول میسازد.
۳. شاعر به مثابه آینه اجتماع:
شاعر تنها روایتگر زیبایی نیست، بلکه راوی رنج، اعتراض، امید و حقیقت نیز هست. در دورههای بحرانی، صدای شاعر صدای مردم است. اشعار اجتماعی در ادبیات معاصر، گواه این پیوند شاعر و جامعهاند.
۴. جایگاه جهانی شاعر:
در سطح بینالمللی نیز، شاعران نقشهای مشابهی ایفا کردهاند. شاعرانی چون دانته، شکسپیر، ناظم حکمت، لورکا، تاگور و پابلو نرودا، جهان را با نگاه شاعرانه خود وسعت بخشیدهاند. شعر، زبان مشترک انسانیت است و شاعر، پیامآور صلح، آزادی و آگاهی.
نتیجهگیری:
شاعر، آفریننده معنای نو در جهانی تکراری است. در دوران ما که زبان در معرض فرسایش رسانهای قرار گرفته، شعر بیش از پیش به عنوان نیرویی معنابخش، احیاگر روح و اخلاق انسانی مطرح است. وظیفهی جامعه فرهنگی، حمایت و ارجگذاری به مقام شاعر است؛ زیرا شاعر حافظ میراث معنوی بشر و طلایهدار تحول است.
منابع:
- شفیعی کدکنی، محمدرضا. صور خیال در شعر فارسی. تهران: سخن، ۱۳۸۳.
- زرینکوب، عبدالحسین. با کاروان حلّه. تهران: انتشارات علمی، ۱۳۷۲.
- احمدی، بابک. ساختار و تأویل متن. تهران: مرکز، ۱۳۸۴.
- Abrams, M. H.The Mirror and the Lamp: Romantic Theory and the Critical Tradition. Oxford University Press, 1953.
- Eliot, T. S.Tradition and the Individual Talent. In:The Sacred Wood. London: Methuen, 1920.
نفسهای بهاری: بازتاب جهان شاعرانه شاپور و جایگاه او در شعر معاصر فارسی
چکیده:
شعر «نفسهای بهاری» اثر دکتر حجتاله سلیمانی (شاپور)، نمونهای روشن از پیوند شعر با طبیعت، معنا، و معنویت در ادبیات معاصر فارسی است. این شعر با بهرهگیری از عناصر طبیعت، زبان استعاری و نگاه شهودی، نهتنها به ستایش زیبایی بهار میپردازد، بلکه ژرفاندیشی شاعر را درباره هستی، زندگی و ارتباط انسان با طبیعت بازتاب میدهد. این مقاله با تحلیل محتوایی و ساختاری این شعر، جایگاه شاپور را به عنوان یکی از شاعران متعهد، معنویتگرا و فرهنگی عصر حاضر بررسی میکند و نشان میدهد چگونه شعر او در خدمت تعالی انسان معاصر قرار میگیرد.
مقدمه:
شعر همواره بستری برای بیان تجربههای عاطفی، معرفتی و زیباییشناختی بشر بوده است. در دنیای پرشتاب و صنعتی امروز، نیاز به بازگشت به طبیعت، معنا و سادگی بیش از پیش احساس میشود. در این میان، شاپور (دکتر حجتاله سلیمانی) با بهرهگیری از زبان نرم، تصاویر زنده و نگاهی پرمهر به جهان، توانسته است شعر را به بستری برای اتصال انسان به روح طبیعت و معنویت بدل کند. شعر «نفسهای بهاری» نمودی از این رویکرد است.
بدنه اصلی:
۱. طبیعت در شعر نفسهای بهاری:
در این شعر، درخت، شاخه، برگ، نور، باد و باران نه فقط عناصر طبیعی بلکه نمادهایی از زندگی، پویایی، و آفرینشاند. شاعر با زبانی ساده و روان، اما آکنده از معنا، نشان میدهد که در دل هر درختی «رازهایی» نهفته است، و این رازها ما را به تأمل درباره آفریننده و هستی دعوت میکنند.
۲. نگاه شاعر به هستی و معنویت:
شاپور در این شعر، طبیعت را موجودی زنده، آگاه و الهامبخش میبیند. استفاده از تعبیرهایی چون «نشان از کردگار»، «قصهها دارد»، و «شاخ و برگ درخشان» بیانگر نوعی نگرش عارفانه و معنوی به جهان پیرامون است؛ نگرشی که بهجای سلطهگری بر طبیعت، به گفتوگو با آن باور دارد.
۳. جایگاه شاعر در شعر:
در بیتهای پایانی، شاعر خود را به صحنه میآورد: «سرد و گلگون میشود شاپور هر دم گونههایش». این حضور شاعر در متن، بیانگر ارتباطی شخصی و درونی با طبیعت و شعر است. شاپور با وارد کردن خویش به شعر، تأکید میکند که شعر تنها ابزار بیان نیست، بلکه تجربهای زیسته و احساسی از درون است.
۴. شاپور به عنوان شاعر معنویتگرا و فرهنگی:
با توجه به سابقه دانشگاهی و فرهنگی شاپور، شعر او نهتنها زیباییشناسانه است بلکه آموزنده و راهگشا برای مخاطب نیز هست. او در عین وفاداری به زبان کلاسیک، از نگاه مدرن و دغدغههای انسانی امروز بهره میبرد. از سوی دیگر، مسئولیتپذیری فرهنگی او در مقام سردبیر و فعال فرهنگی، شعرش را به رسانهای موثر در خدمت آگاهی و روشنگری تبدیل کرده است.
نتیجهگیری:
شعر «نفسهای بهاری» نهتنها ستایش فصل نو است، بلکه نمونهای از دیدگاه جامع شاپور به زندگی، طبیعت، و حقیقت است. در دنیایی که انسان از ریشههای خویش دور افتاده، شعرهایی از این دست میتوانند پلی باشند میان قلب انسان و زیبایی جاودانه جهان. جایگاه شاپور در شعر معاصر، فراتر از یک شاعر صرف است؛ او واسطهای میان دانش، فرهنگ، معنویت و شعر است.
منابع:
- شعر «نفسهای بهاری» از دکتر حجتاله سلیمانی (شاپور)، فروردین ۱۴۰۴، منتشرشده در:
https://nesar.tums.ac.ir - شفیعی کدکنی، محمدرضا. موسیقی شعر. تهران: سخن، ۱۳۸۱.
- کیارستمی، عباس. همراه با باد. تهران: نشر نظر، ۱۳۸۰.
- Nasr, Seyyed Hossein.Man and Nature: The Spiritual Crisis in Modern Man. ABC International Group, 1997.
- Bachelard, Gaston.The Poetics of Space. Beacon Press, 1994.
نوید آگاه
Springtime Breaths: The Reflection of Shapur's Poetic World and His Position in Contemporary Persian Poetry
Abstract:
"Springtime Breaths" by Dr. Hojat-ollah Soleimani (Shapur) is a clear example of the connection between poetry, nature, meaning, and spirituality in contemporary Persian literature. Using natural elements, metaphorical language, and a meditative perspective, this poem not only celebrates the beauty of spring but also reflects the poet's deep thoughts on existence, life, and the human connection with nature. This article analyzes the content and structure of the poem, examining Shapur’s position as a committed, spiritual, and cultural poet of the present era, and how his poetry serves the upliftment of contemporary humanity.
Introduction:
Poetry has always been a medium for expressing emotional, intellectual, and aesthetic human experiences. In today's fast-paced, industrial world, the need for a return to nature, meaning, and simplicity has become more pressing. In this context, Shapur (Dr. Hojat-ollah Soleimani) has successfully transformed poetry into a medium for connecting humans to the spirit of nature and spirituality. "Springtime Breaths" serves as an example of this approach.
Main Body:
1. Nature in the Poem "Springtime Breaths":
In this poem, the tree, branches, leaves, light, wind, and rain are not merely natural elements but symbols of life, dynamism, and creation. The poet, through simple yet meaningful language, demonstrates that within each tree lies "secrets," and these secrets invite us to contemplate the Creator and existence.
2. The Poet's View of Existence and Spirituality:
Shapur sees nature as a living, conscious, and inspiring entity. His expressions, such as "a sign of the Creator," "it has stories within," and "shining branches," reveal a mystical and spiritual perspective on the world, where the poet believes in dialogue with nature rather than domination over it.
3. The Poet's Role in the Poem:
In the final verses, the poet introduces himself into the poem: "Shapur's cheeks, like blossoms, blush with every breath anew." This presence of the poet in the text signifies a personal and internal connection with nature and poetry. Shapur emphasizes that poetry is not just a tool for expression, but a lived and emotional experience from within.
4. Shapur as a Spiritual and Cultural Poet:
Given Shapur's academic and cultural background, his poetry is not only aesthetically pleasing but also instructive and enlightening for the audience. While he remains true to classical language, he draws upon modern concerns and the human dilemmas of today. Moreover, his cultural responsibility as the editor-in-chief and his active role in academia position his poetry as a significant medium for awareness and enlightenment.
Conclusion:
"Springtime Breaths" is not just a celebration of the new season but an embodiment of Shapur’s perspective on life, nature, and truth. In a world where humans have distanced themselves from their roots, poetry like this can serve as a bridge between the human heart and the timeless beauty of the world. Shapur’s position in contemporary poetry extends beyond that of a mere poet; he is a mediator between knowledge, culture, spirituality, and poetry.
References:
- "Springtime Breaths" by Dr. Hojat-ollah Soleimani (Shapur), published in Farvardin 1404, available at:
https://nesar.tums.ac.ir - Shafiei-Kadkani, Mohammad-Reza.The Music of Poetry. Tehran: Sokhan, 2002.
- Kiarostami, Abbas.Along with the Wind. Tehran: Nashr Nazar, 2001.
- Nasr, Seyyed Hossein.Man and Nature: The Spiritual Crisis in Modern Man. ABC International Group, 1997.
- Bachelard, Gaston.The Poetics of Space. Beacon Press, 1994.
Navid Agah
ارسال نظر